بصیرت

...علوم انسانی اسلامی و

بصیرت

...علوم انسانی اسلامی و

folder98 facebook
بصیرت

جهاد هنوز ادامه دارد...
برادر؛
امروز جهادت در جبهه جنگ نرم، سلاحت قلم و دشمنت استکبار جهانیست...
باید مواظب بود و با بصیرت عمل کرد!
به قول سیّد شهیدان اهل قلم:
کارمان را برای خدا نکنیم، برای خدا کار کنیم!
تفاوتش زیاد نیست...
فقط همین قدر است که ممکن است امام حسین (علیه السّلام) در کربلا باشد و ما در حال کسب علم برای رضای خدا!

همسنگران

الگوهای اسلامی: شهید بهشتی - قسمت سوم

پنجشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۰۶ ب.ظ

پیوند دانشجو و طلبه در مسیر انقلاب


در سال 1333، دبیرستانی به نام دین و دانش با همکاری دوستان در قم تأسیس کردیم که مسئولیت اداره‌اش مستقیماً به عهده من بود. تا سال 1342 که در قم بودم و همچنان مسئولیت اداره آن را به عهده داشتم. در ضمن در حوزه هم تدریس می‌کردم و یک حرکت فرهنگی نو هم در آنجا به وجود آوردیم و رابطه‌ای هم با جوان‌های دانشگاهی برقرار کردیم. پیوند میان دانشجو و طلبه و روحانی را پیوندی مبارک یافتیم و معتقد بودیم که این دو قشر آگاه و متعهد باید همیشه دوشادوش یکدیگر بر پایه اسلام اصیل و خالص حرکت کنند؛ و در ضمن آن زمان‌ها فعالیت‌های نوشتنی هم در حوزه شروع‌شده بود.


مکتب اسلام، مکتب تشیع، این‌ها آغاز حرکت‌هایی بود که برای تهیه نوشته‌هایی با زبان نو و برای نسل نو، اما با اندیشه عمیق و اصیل اسلامی و در پاسخ به سؤالات این نسل انجام می‌گرفت که من مختصری در مکتب اسلام و بعد بیشتر در مکتب تشیع همکاری می‌کردم. بعد در سال‌های 1335 تا 1338 دوره دکترای فلسفه و معقول را در دانشکده الهیات گذراندم، درحالی‌که در قم بودم و برای درس و کار به تهران می‌آمدم. در همان سال 1338 جلسات گفتار ماه در تهران شروع شد.


این جلسات برای رساندن پیام اسلام به نسل جست‌وجوگر با شیوه جدید بود که در هرماه در کوچه قایم در منزل بزرگی برگزار می‌شد؛ و در هر جلسه یک نفر سخنرانی می‌کرد و موضوع سخنرانی قبلاً تعیین می‌شد تا در مورد آن مطالعه بشود. این سخنرانی‌ها روی نوار ضبط می‌شد و بعد آن‌ها را به‌صورت جزوه و کتاب منتشر می‌کردند. از عمده آن‌ها سه جلد کتاب گفتار ماه و یک جلد به نام گفتار عاشورا منتشر شد. در این جلسات هم باز مرحوم آیت‌الله مطهری و آیت‌الله طالقانی و آقایان دیگر شرکت داشتند و جلسات پایه‌ای خوبی بود. در حقیقت گامی بود در راه کاری از قبیل آنچه بعدها در حسینیه ارشاد انجام گرفت و رشد پیدا کرد.


در سال 1339 ما سخت به فکر سامان دادن به حوزه علمیه قم افتادیم و مدرسین حوزه، جلسات متعددی برای برنامه‌ریزی نظم حوزه و سازمان‌دهی به آن داشتند. در دو تا از این جلسات بنده هم شرکت داشتم، کار ما در یکی از این جلسات به ثمر رسید. در آن جلسه آقای ربانی‌ شیرازی و مرحوم آقای شهید سعیدی و آقای مشکینی و خیلی دیگر از برادران شرکت داشتند؛ و ما در طول مدتی توانستیم یک طرح و برنامه برای تحصیلات علوم اسلامی در مدت هفده سال در حوزه تهیه کنیم و این پایه‌ای شد برای تشکیل مدارس نمونه‌ای که نمونه معروف‌ترش مدرسه حقانیه یا مدرسه منتظریه به نام مهدی منتظر سلام‌الله‌علیه است. حقانی که سازنده آن ساختمان است، مردی است که واقعاً با عشق و علاقه سرمایه و همه‌چیزش را روی ساختن این ساختمان گذاشت. خداوند او را به پاداش خیر مأجور بدارد. به‌این‌ترتیب مدرسه حقانی تأسیس شد و این برنامه در آنجا اجرا شد. در این مدارس باز مقداری از وقت ما می‌گذشت و صرف می‌شد.


در سال 1341 انقلاب اسلامی با رهبری امام و روحانیت نهادینه شد. شرکت فعال روحانیت نقطه عطفی در تلاش‌های انقلابی مردم مسلمان ایران به وجود آورده بود. من نیز در این جریان‌ها حضور داشتم تا اینکه در همان سال‌ها ما در قم به مناسبت تقویت پیوند دانش‌آموز و فرهنگی و دانشجو و طلبه به ایجاد کانون دانش‌آموزان قم دست زدیم و مسئولیت مستقیم این کار را برادر و همکار و دوست عزیزم مرحوم شهید دکتر مفتح به دست گرفتند. بسیار جلسات جالبی بود. در هر هفته یکی از ما سخنرانی می‌کردیم و دوستانی از تهران می‌آمدند و گاهی مرحوم مطهری و گاهی دیگران از مدرسین قم می‌آمدند. در یک مسجد طلبه و دانش‌آموز و دانشجو و فرهنگی همه دورهم می‌نشستند و این در حقیقت نمونه دیگری از تلاش برای پیوند دانشجو و روحانی بود و این بار در رابطه با مبارزات و رشد دادن و گسترش دادن به فرهنگ مبارزه و اسلام. این تلاش‌ها و کوشش‌ها بر رژیم گران آمد و در زمستان سال 42 من را ناچار کردند که از قم خارج بشوم و به تهران بیایم.


                                                               https://encrypted-tbn0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcSGX2JdFDPa5mR0elciPpaCvI0U3B8jhyFzbmSW6xmY-1fZHZohhw

 

سال 42 به تهران آمدم و در ادامه کارها با گروه‌های مبارز از نزدیک رابطه برقرار کردیم. با جمعیت هیئت‌های مؤتلفه رابطه فعال و سازمان‌یافته‌ای داشتیم و در همین جمعیت‌ها بود که به پیشنهاد شورای مرکزی این‌ها، امام یک گروه چهارنفری به‌عنوان شورای فقهی و سیاسی تعیین کردند: مرحوم آقای مطهری، بنده، آقای انواری و آقای مولائی. این فعالیت‌ها ادامه داشت. در همان سال‌ها به این فکر افتادیم که با دوستان کتاب تعلیمات دینی مدارس را که امکانی برای تغییرش فراهم آمده بود، تغییر بدهیم. دور از دخالت دستگاه‌های جهنمی رژیم، در جلساتی توانستیم این کار را پایه‌گذاری کنیم.پایه برنامه جدید و کتاب‌های جدید تعلیمات دینی با همکاری آقای دکتر باهنر و آقای دکتر غفوری و آقای برقعی و بعضی از دوستان، آقای رضی شیرازی که مدت کمی با ما همکاری داشتند و برخی دیگر مانند مرحوم آقای روزبه که نقش مؤثری داشتند، فراهم شد

.
سال 1341 اگر اشتباه نکرده باشم، 41 یا
 اوایل 42 بود. در جشن مبعثی که دانشجویان دانشگاه تهران در امیرآباد در سالن غذاخوری برگزار کرده بودند، از من دعوت کردند تا سخنرانی کنم. در این سخنرانی موضوعی را به‌عنوان مبارزه با تحریف که یکی از هدف‌های بعثت است، مطرح کردم. در این سخنرانی طرح یک کار تحقیقاتی اسلامی را ارائه کردم که آن سخنرانی بعدها در مکتب تشیع چاپ شد. مرحوم حنیف نژاد و چند تای دیگر از دانشجویان که از قم آمده بودند و عده‌ای دیگر از طلاب جوان که آنجا بودند، اصرار کردند که این کار تحقیقاتی آغاز بشود. در پاییز همان سال ما کار تحقیقاتی را با شرکت عده‌ای از فضلا در زمینه حکومت در اسلام آغاز کردیم.


ما همواره به مسئله سامان دادن به اندیشه حکومت اسلامی و مشخص کردن نظام اسلامی علاقه‌مند بودیم و این را به‌صورت یک کار تحقیقاتی آغاز کردیم. این کارهای مختلف بود که به حکومت‌گران آمد و من را ناچار کردند به تهران بیایم؛ که در تهران نیز آن همکاری را با قم ادامه می‌دادیم. بعد از چند ماه، فشار دستگاه کم شد. باز گاهی آمدوشد می‌کردیم، هم برای مدرسه حقانی و هم برای همین جلسات حکومت در اسلام که البته بعدها ساواک این‌ها را گرفت و دوستان ما را تارومار کرد.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">