بصیرت

...علوم انسانی اسلامی و

بصیرت

...علوم انسانی اسلامی و

folder98 facebook
بصیرت

جهاد هنوز ادامه دارد...
برادر؛
امروز جهادت در جبهه جنگ نرم، سلاحت قلم و دشمنت استکبار جهانیست...
باید مواظب بود و با بصیرت عمل کرد!
به قول سیّد شهیدان اهل قلم:
کارمان را برای خدا نکنیم، برای خدا کار کنیم!
تفاوتش زیاد نیست...
فقط همین قدر است که ممکن است امام حسین (علیه السّلام) در کربلا باشد و ما در حال کسب علم برای رضای خدا!

همسنگران

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دانشگاه» ثبت شده است

جالب ترین بت‌پرستی‌ها، بت‌پرستی طایفه حنیفه بوده است زیرا کار جهل و انحطاط و گمراهی را این طایفه به جایی رسانده بود که بت معبود خویش را از آرد و خرما می ساخت و آن را می پرستید. در یکی از سال‌های مجاعه و قحطی که شدت گرسنگی به حد نهایت رسیده بود افراد قبیله حنیفه آن خدای خرمایی را بین خود قسمت کردند و خوردند!

 

 

حکایت معارف‌اسلامی و علوم‌سیاسی شاید در نگاه اول همان حکایت خدا و خرما باشد ولی اگر دقیق‌تر به مسئله نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که منافاتی باهم ندارند. «من در غرب اسلام را دیدم ولی مسلمان ندیدم» جمله‌ای منسوب به سیدجمال الدین اسد آبادی است که برخی گمان کرده‌اند که غرب، اسلامی است و باید قبله خود را غرب قرار دهیم تا هم به خدا برسیم هم به خرما! ولی حکایت برخی غربی‌ها، حکایت فیل در تاریکی است، مثل حقوق بشر، که تنها بخشی از حقوقی است که اسلام برای انسان‌ها تعریف کرده است و به صورت ناقص و اشتباهی در سازمان ملل به تصویب رسیده است

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۵۴
علیرضا مهدویان

پیوند دانشجو و طلبه در مسیر انقلاب


در سال 1333، دبیرستانی به نام دین و دانش با همکاری دوستان در قم تأسیس کردیم که مسئولیت اداره‌اش مستقیماً به عهده من بود. تا سال 1342 که در قم بودم و همچنان مسئولیت اداره آن را به عهده داشتم. در ضمن در حوزه هم تدریس می‌کردم و یک حرکت فرهنگی نو هم در آنجا به وجود آوردیم و رابطه‌ای هم با جوان‌های دانشگاهی برقرار کردیم. پیوند میان دانشجو و طلبه و روحانی را پیوندی مبارک یافتیم و معتقد بودیم که این دو قشر آگاه و متعهد باید همیشه دوشادوش یکدیگر بر پایه اسلام اصیل و خالص حرکت کنند؛ و در ضمن آن زمان‌ها فعالیت‌های نوشتنی هم در حوزه شروع‌شده بود.


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۰۶
علیرضا مهدویان

 

دوگانگی تمدّنی
(حوزه یا دانشگاه؟)





مختصر و إن شاءالله مفید:

دانشگاه در جامعه کنونی ما نقش و جایگاه بسیار مهمّی دارد امّا من که دانشجوی رشته ای از رشته های علوم انسانی هستم مانند دیگر بزرگان این رشته سکولاریسم را به وضوح مشاهده می کنم.

به چند سؤال مهم دقّت کنید:

1- آیا جریان غالب دانشجویان هدف از تحصیل علم در دانشگاه را کسب مدرک و به دست آوردن شغل و در نهایت کسب ثروت می دانند؟ به عبارت دیگر آیا در جامعه اسلامی نیز هدف از تحصیل علم کسب ثروت است؟(یعنی همان نظریه بیکن!!!)

2- آیا تخصصی شدن علوم باعث نشده که کل نگری در دانشجویان از بین برود یا لااقل کم رنگ شود؟ تخصصی شدن علوم نباید نفی شود امّا تا چه حد می توان علوم را از یکدیگر تفکیک کرد؟

3- آیا اگر همین علوم در حوزه های علمیّه تدریس می شد بازهم به این شدّت شاهد غلبه تفکّر سکولار بر جامعه بودیم؟

4- اگر همه دانشمندان علوم پایه مانند ریاضی و فیزیک دارای بن مایه دینی قوی بودند آیا دانشمندی به ساختن بمب فکر می کرد؟

5-آیا ضعیف بودن دروس معارف اسلامی در دانشگاه ها باعث به وجود آمدن تقلید کورکورانه از غرب نشده و معضلاتی را به بار نیاورده است؟ (نمونه مشهود و ملموس آن سبک معماری خانه هاست که هر روز به سمت غربی  تر شدن حرکت می کند.)

6- آیا در تمدّن اسلامی دانشگاه وجود دارد یا اینکه علوم باید از دل حوزه بیرون بیاید؟

7- آیا جدا کردن دانشگاه از حوزه و  محدود کردن حوزه ها به علوم فقهی، کلامی، فلسفی و... خود نوعی سکولاریسم نیست؟

اینها سؤالات جدّی است که ما دانشجویان باید برای آنها پاسخ مناسبی پیدا کنیم!


پاورقی:
حوزه و دانشگاه تنها نمونه کوچکی از دوگانگی تمدّنی (تمدّن اسلامی - تمدّن غربی) است می توان شاهد مثال های دیگری نیز پیدا کرد.

*از میان دانشگاه ها، عکس دانشگاه تهران را انتخاب کردم که هم دانشگاه مادر است و هم جزء قدیمی ترین دانشگاه های ایران به شمار می رود.

 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۲ ، ۱۶:۳۴
علیرضا مهدویان