پاسخی علمی برای سؤالی علمی
وقتیکه بجای تحریمها، دیواره فیلترها ترک میخورد!
چرا باید از دیوارها، ونها، فیلترها و... استفاده کنیم؟ این پرسشی است که در دولتهای پیش مطرح بوده و جوابهایی به آن دادهشده است. در این یادداشت سعی میکنم طبق مبانی فکری اسلام به سؤال مطرحشده پاسخی علمی بدهم.
هر انسانی از محدود شدن گریزان است اما زمانی که بداند این محدودیت به نفع اوست باکمال میل آن را میپذیرد. مثالی که شهید مطهری مطرح کرده است بهخوبی این موضوع را تبیین میکند.
انسانها در زمستان لباس گرم میپوشند تا از سرما در امان بمانند. اگرچه این لباسها برای انسان محدودیتهایی ایجاد میکند اما هیچ فرد عاقلی سعی نمیکند که بدون لباس گرم، زمستان را سپری کند. پس محدودیتها نیز خوب و بد دارند و همیشه بد نیستند (احیای تفکر اسلامی، مطهری مرتضی ۱۳۸۰: ص ۹۰).
قانون نیز یکی ازایندست محدودیتهاست که میتواند خوب یا بد باشد. گاهی قانون خوبی نوشتهایم ولی آن را بد اجرا میکنیم. بد اجرا کردن قانون را نباید به بد بودن قانون نسبت داد.
اینکه باید در جامعه، امربهمعروف و نهی از منکر اجرا شود و رواج یابد، چیزی است که اسلام از ما میخواهد اما اینکه بعضی از آقایان بلد نیستند امربهمعروف و نهیازمنکر کنند دلیل نمیشود که این کار را ترک کنیم بلکه باید فکر دیگری کرد. مثلاً میتوانیم افرادی مخصوص این کار آموزش دهیم تا چنین مشکلاتی پیش نیاید.
دیوارها، ونها، فیلترها و...همگی درمان موضعی بیماریهای جامعه هستند و همانطور که از نامش پیداست درمان موضعی، نمیتواند بهطور کامل بیماری را درمان کند اما هیچ جامعهای تا پایان عمر از درمان موضعی بیماریهایش بینیاز نخواهد شد.
بهعنوانمثال انسانی که سردرد دارد علاوه بر اینکه دستمالی به سر میبندد، میداند که علت سردرد، سرماخوردگی اوست پس تلاش میکند این بیماری را از ریشه درمان کند.
یکی از اصلیترین نکاتی که باید موردتوجه قرار بگیرد این است که درمان موضعی و درمان ریشهای هیچگاه جایگزین یکدیگر نخواهند شد. هردو این درمانها در کنار یکدیگر موجب سلامت جامعه میشود.
میتوان درمان موضعی را درمان ظاهر و درمان ریشهای را درمان باطن دانست. اسلام هم به ظاهر و هم به باطن انسان توجه کرده است اگرچه باطن انسان اهمیت فراوانی دارد اما هیچگاه نمیبینیم که اسلام نسبت بهظاهر انسان بیاعتنا باشد.
بعضیها به این نکته بسیار مهم توجه ندارند و مثلاً برای حل معضل حجاب در جامعه، گشت ارشاد را کافی میدانند و بعضیها نیز از آنطرف بام افتادهاند و صرف کار فرهنگی را برای حل اینگونه معضلها پیشنهاد میدهند.
از دیگر نکاتی که باید به آن توجه داشت این است که درمانهای ریشهای زمانبر است و با درمان موضعی، میتوان روند درمان ریشهای را تسریع کرد.
به عنوان مثال نمازخواندن، ظاهر دین است اما همین نماز را اگر با رعایت احکام آن بجا بیاوریم میتواند موجب صفای باطنمان شود. همانطور که در اسلام هیچکس در هیچ سنی و در هیچ درجهای از ایمان و تقوا از رعایت ظاهر شریعت بینیاز نیست، جامعه اسلامی نیز هیچگاه از حفظ ظواهر دین بینیاز نخواهد شد.
* این یادداشت پیش از این در تارنمای لادستان منتشر شده است.
اشک غزل با " بابا پرنده است... " به روز شد
یا علی