سبک زندگی اسلابی!
اگرچه
برخی از ویژگیهای موجود در سبک زندگی غربی عقلانی است و اسلام نیز پیش از غرب بر
آنها تأکید کرده است اما به قول شاعر:
اسلام به
ذات خود ندارد عیبی / هر عیب که هست از مسلمانی ماست
بهعنوانمثال،
اسلام مانند پزشکی ماهر انسانها را از خوردن غذاهای پرچرب منع می کند اما وقتی
کسی به دستورات پزشک عمل نکند نباید توقع داشته باشد که بیمار نشود.هر بار خطیب
نماز جمعه، مسلمانان را به نظم در کارها سفارش میکند اما میبینیم که در کارهای
اجرایی کشور چقدر بینظمی وجود دارد.
به نظر میرسد
آنچه در غرب موردتوجه قرارگرفته، عمل آنها به تعالیم اسلامی و تجاربی است که در
گذر زمان به دست آوردهاند. بهعنوانمثال اهمیت دادن به نعمتهای الهی و استفاده
صحیح از آنها برای کشورهای اسلامی در حد احادیث و روایات باقیمانده اما در غرب
برای رسیدن به توسعه پایدار و پیشرفت کشورشان این موضوع از اهمیت بالایی
برخوردارند.
سبک زندگی، ظاهر یک تمدن را شکل میدهد و تفکر، هسته مرکزی تمدن است. ما اگرچه
خواسته یا ناخواسته تلاش میکنیم ظاهر فردی و اجتماعی خود را به غرب شبیه کنیم و
خود را توسعهیافته نشان دهیم اما اندیشه و تفکر دینی رایج در جوامع اسلامی مانع
از این میشود که 100 درصد غربی شویم به همین دلیل بود که پهلوی اول تلاش میکرد
با روحانیت مبارزه کند تا ریشه تفکر اسلامی را در جامعه بخشکاند. قرآن کریم نیز
مسلمانان را از تشبه به کفار برحذر میدارد و میفرماید:
وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ وَ
احْذَرْهُمْ أَنْ یَفْتِنُوکَ عَنْ بَعْضِ ما أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَیْکَ (مائده/45)
و از هوسهای آنان پیروی مکن! و از آنها بر حذر باش ، مبادا تو
را از بعض احکامی که خدا بر تو نازل کرده ، منحرف سازند!
تفاوت سبک زندگی اسلامی و غربی در اهدافی است که برای زندگی
انسان در نظر میگیرند. اگر نگاه مادی به انسان داشته باشیم، هدف زندگی، دنیا
خواهد بود اما اگر نگاهی معنوی به انسان داشته باشیم، هدف، رسیدن بهمراتب اعلای
جهان آخرت با بهرهگیری از زندگی دنیاست که موجب سعادت دنیوی و اخروی میشود. بهعنوانمثال غربیها اگرچه بعد از آزمونوخطاهای
بسیار، به مفهوم توسعه پایدار رسیدهاند تا بیشتر بتوانند از نعمتهای دنیا بهرهمند
شوند و لذت پایدارتری در دنیا تجربه کنند اما نگاه اسلامی چون لذتهای دنیا را گذرا
و دنیا را مزرعه عمل میداند، از همان ابتدا اسراف را رد و میانهروی را تأیید میکند
زیرا انسان در قبال تمام مخلوقات عالم که در تسخیر اوست، مسئولیت دارد و اگر برای
هوا و هوس خویش، نعم الهی را اسراف کند، مجازات خواهد شد.
حال که تفاوت سبک زندگی اسلامی و غربی
را فهمیدیم باید برای جامعه الگوهایی تعریف کنیم تا جهت حرکت جامعه را مشخص کند.
نظامهای غربی با استفاده از رسانهها توانستهاند از مرزهای کشور خود فراتر بروند
و برای کشورهای شرقی و حتی اسلامی الگوسازی کنند بهعنوانمثال فوتبالیستهایی مثل
کریستین رونالدو ، مسی و... امروزه الگوی بسیاری از جوانان دنیا هستند و میتوانیم
بهوضوح مشاهده کنیم که اگر مدل موی خاصی در جامعه رواج پیدا میکند به خاطر الگو
گرفتن از فلان بازیکن است.
این زنگ خطر برای جوامع اسلامی به صدا درآمده است که نتوانسته
بزرگان جامعه خود را بهعنوان الگو معرفی کند و اگر جامعه به چنین سمتی حرکت کند،
بهتدریج دچار سَرخوردگی و خودباختگی فرهنگی شده و از درون تهی میشود و دیگر نمیتواند
در برابر دشمنان مقاومت کند.
اگرچه نمونه کامل سبک زندگی اسلامی، ائمه معصومین هستند و
مطالعه تاریخ زندگی آنها کمک فراوانی به ما میکند اما میتوان برای محسوس بودن
الگوها، نمونههایی که در عصر حاضر به معصومین نزدیکتر هستند از بین شهدا، علما و
مراجع تقلید و افرادی ازایندست انتخاب کرد و با ابزار رسانه به ترویج سبک زندگی
اسلامی آنها پرداخت.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.