هستهای فروشی نیست
برخی میگویند که نباید جلوتر از رهبری حرکت کرد اما اگر دقت کنیم، این حرف دقیقاً مخالف بیانات رهبر معظم انقلاب است. ایشان در دیدار با اعضای مجلس خبرگان فرمودند...
«همهی دولتها را ما کمک کردیم، از همهی دولتها حمایت کردیم، به این دولت هم قطعاً کمک خواهیم کرد و حمایت خواهیم کرد و مسئولین هم همینجور. البتّه حمایت بندهی حقیر از دولتها به معنای این نیست که همهی کارکرد آن دولتها را ما قبول داشته باشیم؛ نه، در دورههای مختلف، دولتهای گوناگونی بودند، از همهشان هم ما حمایت کردیم، به همهشان هم ایرادهایی داشتیم در زمینههای مختلف؛ اما آن ایرادها نباید موجب بشود که ما دولت را بیگانهی از خودمان بدانیم و دست حمایت و کمکی که همه باید به سمت دولتها دراز کنند، این را انجام ندهیم. لازم است که انشاءالله این حمایت و کمک انجام بگیرد و دعا کنیم و توصیه کنیم؛ نصیحت هم لازم است؛ النَّصیحَةُ ِلأَئِمَّة المُؤمِنین، یعنی سخن خیرخواهانه که حالا گاهی این سخن خیرخواهانه ممکن است درشت و تندوتیز هم باشد که طبیعت کار این است که اگر مسئولانی که مخاطب این سخن تندوتیز قرار میگیرند، درست فکر کنند، گمان میکنم خرسند باشند؛ حتّی آن سخن تندوتیز هم به نفع آنها است.» (بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری 1392/6/14)
بعد از توافق ژنو، انتقادهای بسیاری به مذاکرات هستهای شده است، اما قبل از هر نقدی بهتر است به متن توافقنامه رجوع کنیم و بهدوراز جهتگیری سیاسی قضاوت کنیم.
در مقدمه توافق ژنو آمده است:
((This comprehensive solution would build on these initial measures and result in a final step for a period to be agreed upon and the resolution of concerns…This comprehensive solution would constitute an integrated whole where nothing is agreed until everything is agreed.))
«...این راهحل جامع مبتنی بر اقدامات اولیه مذکور بوده و به یک گام نهایی منجر خواهد شد که دوره زمانی آن موردتوافق قرارگرفته و به رفع نگرانیها میانجامد... این راهحل جامع بهمثابه مقولهای یکپارچه است که هیچ بخشی از آن مورد توافق نیست مگر آنکه تمامی بخشها مورد توافق باشد...»
آنچه در متن توافق ژنو بهصراحت به آن اشارهشده، این است که توافق به رفع نگرانیها میانجامد، اما آیا یک توافق میتواند نگرانیهای غربیها را از بین ببرد؟ نکته دیگری که در این متن به آن اشارهشده این است که باید بهتمامی بندهای این توافق عمل شود نه به بخشی از آن عمل شود و بخشی عمل نشود و اگر بندی از آن پذیرفته نشود، کل توافقنامه لغو میشود. اما تاریخ ثابت کرده که آمریکا به آنچه توافق کرده پایبند نیست و از هر فرصتی (جنگ تحمیلی، نفوذ در ساختار قوه مجریه، ماجرای کوی دانشگاه و فتنه 88، تحریمهای سیاسی و اقتصادی مختلف و...) استفاده میکند که جمهوری اسلامی را مانند زمان پهلوی گوشبهفرمان خود کند و تا زمانی که این حکومت را سرنگون یا استحاله نکند، آرام نخواهد نشست. حتی اگر بخواهیم مذاکرات از دید معاملهای هم ببینیم بازهم تیم مذاکرهکننده نتوانسته است قواعد یک معامله خوب را رعایت کند. مثلاً اگر امروز به غنیسازی بالای 50 درصد رسیده بودیم آیا باز هم غربیها تلاش میکردند که غنیسازی ما را زیر 5 درصد نگهدارند؟ هرچه قدر که ما در صنعت هستهای پیشرفت میکردیم قدرت چانهزنی ما بیشتر میشد کما اینکه امروز برخی از تحلیلگران غربی نیز معتقدند که اگر ایران هم به بمب اتم میرسید، میتوانستیم مانند کره شمالی با آن رفتار کنیم. بهعبارتدیگر غربیها میپذیرفتند که ما کشوری کاملاً هستهای باشیم اما تلاش میکردند که پیشرفتهای ما متوقف شود. تیم مذاکرهکننده در مذاکرات ژنو علاوه بر اینکه پذیرفت پیشرفتهای علمی-عملی ما تحت نظارت کامل آژانس باشد پذیرفت که چندین گام به عقب برگردد. مذاکره هستهای، یک معامله نیست که بگوییم شما تمام تحریمها را بردار و ما هم فعالیتهایمان را تعلیق میکنیم! مذاکرات هستهای چهره جدید استعمار غرب است که میخواهد ما را از حق مسلّم رسیدن به فناوری هستهای منع کند و بهجای آن حق دیگرمان (برداشته شدن تحریمها) را برگرداند. تیم مذاکرهکننده باید در برابر این زیادهخواهیها مقاومت کند نه اینکه بگوید: «هر نوع توافق را با عدم توافق قیاس کنید، باید بگویم آشکار است که حصول یک توافق بسیار بهتر است.»
تا وقتیکه نگاه دیپلماتهای ما اینگونه باشد، دولتهای غربی از این نگاه سوءاستفاده میکنند و کاری میکنند که بههیچوجه منافع ملی ایران تأمین نشود.
چند احتمال برای آینده مذاکرات:
1- شکست مذاکرات و بازی برد-باخت (از نگاه غربیها)
در صورت شکست خوردن مذاکرات، یک بازی برد – باخت شکل خواهد گرفت. در این بازی مذاکره برد نصیب غربیها خواهد شد و باخت نصیب ایران زیرا در صورت به توافق نرسیدن مذاکرات، غربیها ضرر چندانی نمیکنند امّا ایران که به رقیقسازی اورانیوم 20 درصد اقدام کرده است و تأسیسات هستهای خود را پلمب کرده است، حدوداً 2 سال طول میکشد که به وضع قبل از توافق ژنو برگردد و یک تجربه تلخ رقم خواهد خورد. البته این باخت از نگاه مادی است نه از نگاه اسلامی. رهبر معظم انقلاب، این تجربه تلخ را نیز پیروزی برای نظام میدانند زیرا این پشتوانه باعث میشود که مردم بیدار شوند و نخبگان سیاسی نیز درس عبرتی میگیرند و به این نتیجه میرسند که نباید به آمریکا دل بست.
2- رسیدن به توافق موقت و ادامه مذاکرات
این احتمال نیز وجود دارد که توافق موقتی شکل بگیرد و مذاکرات همچنان ادامه پیدا کند. ممکن است که در طول این مذاکرات همچنان سعی شود که از پیشرفتهای علمی و فنی هستهای ایران جلوگیری شود. هر توافق موقتی که انجام میشود، ایران امتیازات بیشتری بهطرف غربی میدهد درحالیکه امتیاز ناچیزی به دست میآورد و اینگونه به نظر میرسد که ادامه مذاکرات ضررش بیشتر از شکست مذاکرات است.
3- رسیدن به توافق کامل و آغاز عملیاتی شدن گام نهایی
این احتمال بسیار بعید به نظر میرسد که توافق کاملی صورت بگیرد و حتی اگر چنین توافقی شکل بگیرد در مرحله عملیاتی شدن آن با مشکلات عدیدهای روبهرو است. به نظر میرسد که اگر چنین توافقی شکل بگیرد فرآیند اعتمادسازی بسیار طولانی خواهد بود و اگر بخواهیم خوشبینانه نگاه کنیم در این فرآیند آمریکا تلاش خواهد کرد که ایران را به مدل ترکیه تبدیل کند و اگر بخواهیم بدبینانه نگاه کنیم ایران را به کشوری شبیه یا مکمل عربستان تبدیل خواهد کرد. اگرچه توافق صرفاً در مسئله هستهای صورت میگیرد اما آمریکا تلاش میکند مسئله هستهای را بهگونهای مدیریت کند که بین دولت و رهبری جدایی بیندازد و اگر این شکاف در حاکمیت ادامه پیدا کند و این دو مدل بهصورت کامل اجرایی شود، جایگاه ولایتفقیه بهتدریج تضعیف خواهد شد تا جایی که ولایتفقیه به جایگاهی شبیه پاپ در واتیکان تبدیل شود. این صورت از توافق بدترین شکل توافق است که همانطور که گفته شد بسیار بعید به نظر میرسد که اجرایی شود. انشاءالله این توطئه دشمن با بصیرت مردم و همراهی نخبگان با ولایتفقیه شکست خواهد خورد.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.