علم خدای نوین غربی ها

The mind is god

برای عصر جدید نام های مختلفی ارائه شده که یکی از آنها عصر "اطلاعات" است.عصر گذشته با توجّه اندیشمندان بزرگی مانند مارکس به اقتصاد و ابزار تولید مفاهیمی مانند بازار، عرضه و تقاضا، شکاف طبقاتی، پول و...بسیار مطرح بود امّا امروزه توجّه ها به سمت  کسب علم و اطلاعات رفته است...

                                                

نگاه غربی به "جهان آگاهی" بسیار توجّه می کند و این رویکرد نقطه مقابل کشور های شرقی است که به "خودآگاهی" توجّه ویژه دارند.  دنیای غرب بعد از قرون وسطی به هر عاملی غیر از خداوند متوسّل شده است که با آن، پدیده ها را توجیه، تفسیر یا کنترل کند امّا هربار نظریاتش با مشکل مواجه شده است و نتوانسته اذهان بشری را قانع کند. این احتمال وجود دارد که اندیشمندان غربی از ترس بازگشت به قرون وسطی به سکولاریسم روی آورده اند امّا هنوز به این نکته پی نبرده اند یا می دانند و نمی خواهند بپذیرند که باید با دین تحریف نشده و کاملی مثل اسلام به اداره جامعه پرداخت و نه دین تحریف شده و ناقص مسحیّت.  ین خلاء فکری در میان اندیشمندان غربی باعث شده است که تن به ذلّت بدهد و حاضر شود بر هر چیزی سجده کند بجز خدا. روزی پول خدای غرب بود و امروز "علم"  بت بزرگ غربی ها شده است.(منظور از نادیده گرفتن خداوند این نیست که خداوند مستقیما عامل پدیده ها باشد بلکه در نگاه غربی و بینش خدای ساعت ساز، عوامل منفک از خداوند دانسته می شوند و قائل به تأثیرگذاری مستقل آنها هستند.)

امروزه مشاهده می کنیم که قدرت اقتصادی غرب و علی الخصوص آمریکا در حال فروپاشی است امّا آیا به این نکته دقّت کرده ایم که مغز جهان در آمریکا قرار دارد؟! یکی از بهترین نظریه هایی که در حوزه روابط بین الملل داده شده همین نظریه است که تولید محصولات کم ارزش را به کشور های دیگر بسپارید امّا تولید محصولات با ارزش را انحصاری کنید. با این تقسیم کار مقداری از از آلودگی محیط زیستی کشور کاسته می شود و با دادن این فنّاوری ها به دیگر کشورها می توانید رابطه صمیمی تری با آنها داشته باشید. چین کشوری پرجمعیّت است و از گزینه های بسیار خوب برای انتقال اینگونه تولیدات است زیرا با قیمتی کمتر همان محصولاتی که در داخل آمریکا تولید می شد را تولید می کند. 

حسن عباسی در تحلیل نظام امنیتی و جاسوسی آمریکا از کیک اطلاعاتی نام می برد که بد نیست به آن اشاره کنیم.

از کل به جزء (intelligence)

از جزء به کل (investigation)

اطلاعات معمولی (information)

اگر چه این تقسیم بندی در منطق ما نیز وجود دارد امّا چون در فضای غربی می خواستم بحث کنم باید این تقسیم بندی را از نگاه غربی ها مطرح می کردم. آمریکا برای جمع آوری این کیک سه طبقه اطلاعاتی، نهادی تأسیس کرده است که آن را به نام NSAمی شناسیم.(National security Agency)  اینترنت از این نهاد گسترش پیدا کرده است و این نهاد قابلیّت دریافت اطلاعات از تمامی ابزار هایی (رایانه، تلفن همراه و...) که به اینترنت متّصل شده اند را دارد.

 

امّا در تحلیلی مادّی گرایانه می توان گفت که آمریکا با انحصاری کردن برخی علوم و جاسوسی کردن از دیگر کشورها در آینده ای نزدیک،  به کشوری تبدیل خواهد شد که  تمامی کشورها به او محتاج می شوند و هیچ کشوری توان مقابله با آن را نخواهد داشت.  به عنوان مثال هنگامی که کشوری ، آمریکا را تهدید می کند، آمریکا با در دست داشتن اطلاعات محرمانه آن کشور و تهدید به افشای آنها می تواند جلوی اینگونه تهدیدها را بگیرد.  به نظر می رسد که اگرچه مطابق پیش بینی برخی اندیشمندان آمریکایی در سال 2030 قدرت اوّل صنعتی جهان چین خواهد بود امّا قدرت اصلی جهان همچنان در دست آمریکا باقی خواهد ماند.